به عشق امامت و ولایت..
سید شهیدان اهل قلم،آقا سید مرتضی:
(داغ های همه تاریخ را ما به یکباره دیدیم،چرا که ما امت آخرالزمانیم، و خمینی،این ماه بنی هاشم، میراث دار همه صاحبان عهد بود در شب یلدای تاریخ؛
در عصر ادبار عقل و فلک زدگی بشر،در زمانه غربت حق، در عصری که دیگر هیچ پیامبری مبعوث نمی شد و هیچ منذری نمی آمد،خمینی میراث دار همه انبیاء و اسباط ایشان بود و داغ او بر دل ما ، داغ همه اعصار؛داغی بی تسلی
.
.
امام رفت و زمین ماند و ما نیز بر زمین ماندیم.با داغ جراحتی سخت بر دل و باری سنگین بر دوش . امام رفت تا بار تکلیف ما برگرده عقل واختیارمان بار شود و همان سان که سنت لا یتغیر خلقت بوده است، چرخه بلیات ما را نیز به میدان کشد و آزموده شویم و این آیت ربانی درست درآید که " لنبلونکم حتی نعلم الجاهد منکم و الصابرین".
اکنون ،این ماییم و امانت او . دست بیعت از آستین اخلاص برآریم و در کف فرزند و برادرش و تلمیذ مدرسه اش بگذاریم که اگر بعد از رحلت رسول الله ظهر حکومت اسلام به غروب خونین شهادت ح س ی ن بن علی و «شب بی قمر غیبت » انجامید ، این بار امام فرصت یافت تا وثیقه حکومت را به معتمدین خویش بسپارد و این خود نشانه ای است بر این بار بشارت که خداوند اراده کرده است تا حزب الله و مستضعفین را به امامت و وراثت زمین برساند.)
پ.ن:شادی روح امام راحل و شهداء صلوات
پ.ن:سید مرتضی روحت شاد که هر وقت کلامت را خواندیم،بهمان درس داد
پ.ن3:حزب فقط حزب علی،رهبر فقط سیدعلی
- ۹۱/۰۳/۱۴
دست راستت که کمی پایین تر قرار بگیرد ...
قرار ...
قرار...
بی قرار....
بی قرار تو ام و در دل تنگ م گله هاست...
اینکه بابای ماست خامنه ای ...
اینکه نمی دانم چرا در چشمانش هنوز ...
آخر خوب این همه لشگر آمده ..
به عشق رهبر آمده ...
آخر خوب ما هستیم
گردان گردان
لشگر لشگر...
اینکه نمی دانم چرا هنوز در چشمانش غربت و بی کسی موج می زند ، ...
عجب بابای غریبی ...
ب ا ب ا
ب ا ب ا
ب ا ب ا
ب ا ب ا
اب اب
اب اب اب اب....