۰۴
بهمن
همچنان آب از کنار حرم می گذرد...
و همچنان خجالت از آن صاحب حرم هست...
اثر سینه زنی کنار پنچره فولاده...
.
.
.
"ندهد فرصت گفتار به محتاج،کریم.............گوش این طایفه آواز گدا نشنیده است"
و جمع الشمس و القمر(قیامت/8و9)
کنار علقمه قیامت شده بود...
عباس خسوف می کند و حسین سر او را در بر گرفته...
(برگرفته از حسینیه دل)
من شهید نگاه می باشم،کشته ی این همه نظر بابا
دارم از داغ کوچه می گویم،باغ آتش بهشت پهلویم
با تمام وجود حس کردم،مادرت را به پشت در بابا...
خدا می داند داغ تو با غیرت الله،عباس(ع) چه کرد؟!!
اوج ولایت است این، خود را ندید عباس
آن عاشقان یکدست، هفتاد تن نبودند...
یک تن شدند، یک تن، اول مرید عباس