.
.
.
.
قبل کربلا آب بود و داد...
اما بعدش این لغت برای کربلائیان حذف شد...
.
.
.
.
قبل کربلا آب بود و داد...
اما بعدش این لغت برای کربلائیان حذف شد...
دلم میگه آقا همه چی داد:
سر...
پسر...
برادر...
انگشتر...
حتی دختر سه ساله...
بالا می رود و گران می شود...
پایین می آید و ارزان...
.
.
اما باید بر عکس سکه همیشه بالا رفت...
یعنی همیشه با ح س ی ن رفت...
دل را طرح بزنیم به طرح ابدی ح س ی ن...
نه طرح جدید و قدیم...
بیاییم با پسرش،مهدی باشیم...
تمام شد محرم...
آیا گریه ما هم تمام شد؟!!!
.
.
.
فلا...
.
.
.
نوزاد توان لگد مال شدن ندارد...
آری تو هم ضریح داشتی ای ستاره کوچک...
ضریح تو سینه بابا شد...
فدای آن سینه شبکه شبکه شده...
یکی برای برادر بزرگتر
یکی برای برادر بزرگ
.
.
یکی برای جگر تکه تکه حسن...
یکی برای اینکه دیگر کفنی باقی نمانده برای "ح س ی ن"...
روی سینه اش چیز سنگین نگذاشت...
.
.
.
در کربلا چه کردند...