نای دل

ای کاش بین هفتاد و سر،سری بود مرا...

آخرین مطالب
پیوندها

۶۲ مطلب در آذر ۱۳۹۰ ثبت شده است

۱۷
آذر
دلم هوایی مشهد بود..

اما نشد برم...

برای امام رضا میگم:...

۱۷
آذر
تو ازخاندان کرم هستی

از قتلگاه تو هیچ کس دست خالی برنگشت...

ارباب...

۱۷
آذر
وضعم خرابه،دعا می خوام

من جا مونده ام از حسین،حتی از این کاروان...

کاروان کجایید؟!!!

من می خوام جای بزرگ بانوی سه ساله کتک بخورم...

بی بی شفا می خوام...

شفای دلم رو می خوام...

۱۶
آذر
آتش چقدر رنگ پریده است تنور

امشب مگر سپیده دمیده ست در تنور

از دودمان فتنه خاکستری،خسی-

خورشید را به شعله کشیده است در تنور

جز آسمان ابری این شام کوفه سوز

خورشید سر بریده که دیده دیده است در تنور...

امان از دل سوختگان،دل سوخته،دامن سوخته...

۱۶
آذر
تو دلم آشوبه...

چه خبره ؟!!!

نمیدونم!!!

۱۶
آذر
به مادرش رفته بود،برای حمایت از ولایت حاضر بود کتک بخورد ولی دست نکشد و افشا کند...

به پدرش رفته بود در شجاعت...

این است معنای ولایت پذیری و خانواده ولایی...

۱۵
آذر
کربلا گفتم این قبر چرا کوچیکه ؟

گفتن انقدر زخم زدن .. بدنش کوچیک شده ....

گفتم چرا قاسم بزرگ شده پس ؟ ابوالفضل کوچک شده ؟

گفت ...

گفت خجالت مرد رو کوچیک می کنه ...

۱۵
آذر

دوباره هوا تاریک شد...

دوباره لکنتم شروع شد...

ب..ب..ب...بابا...

ک...ک...ک...کاش ...ع ع عمو بود...

۱۵
آذر
کلمة اللله هی العلیاء

و حسین کلمه خداست بر بلندای نیزه...

۱۴
آذر
در رکوع بود
که سائل آمد
و انگشترش را بخشید...
.
.
.
او نیز به پدرش رفته بود...
خودش ، انگشترش را می بخشید

اگر مهلت می دادش ساربان...

به نقل از (روضه ما)