نای دل

ای کاش بین هفتاد و سر،سری بود مرا...

آخرین مطالب
پیوندها
۲۹
اسفند
دلتنگ ی را شاید بتوان گفت دلِ تُنگ ی...

تُنگی که خاک گرفته و محتاج آبی هست تا آرام بگیرد...

همیشه تشنه آب بودن فقط برای ماهی نیست،گاهی وقتها تُنگ هم تشنه آب است...

.
.
.
کاش آبی برسد ما را...
۲۹
اسفند
ماهی سرخش آرام خوابید...

اما ح س ی ن خیلی بی تاب شد...

       

------------------------------------------------------------------------------

پ.ن:این روزها ماهی قرمز زیاد می بینم؛

دل می سوزاند وقتی ماهی لبانش را بهم می زند...

۲۹
اسفند
زندگی همچو نمازست...

اما بی تو، قضاست...

مهدیا!


۲۸
اسفند
قفسم کرده نَفسم...

نَفَسی بدم بر این نَفسم...

باز دلم پرواز می خواهد...

۲۸
اسفند
امسال قبل عید،نه کربلایم جور شد... ح س ی ن!

نه سوریه... زینب!

نه خادمی شهدا...حاج همت!

نه خادمی جمکران...مهدیا!

پس من چه کنم!!!...

همه امیدم به حریم رئوف است....    



پ.ن:امسال سخت ترین پایان سال و شروع سال را دارم...

دعا می خواهم...

۲۷
اسفند

مهدیا!

صحرای دلم دوباره دلتنگ قدمت است...

       

جان دادن ماهی ها سخت است ،بیا!!!

۲۷
اسفند
پشت درب خانه مادر جان گرفت و جان گرفت...

با دیدن علی، جان گرفت...

با مظلومیتش * از علی جان گرفت...

           

---------------------------------------------------------------------------

پ.ن:هرچه کردم نتوانستم بیشتر از مظلومیت کلمه ای بگم...

اهل روضه یکفی بالاشاره


۲۵
اسفند
مهدیا!

عشق بی تو یعنی سراب...

اما با تو یعنی تازه سرِِ آب...



--------------------------------------------------------

پ.ن:دلم می خواهد دوباره روضه بنویسم...

۲۴
اسفند
حیات همه به آب است و

حیات من به اشک برای تو...

۲۴
اسفند
یک شب هم که شده به جای صحرا...

بیا در صحرای خواب من جای بگیر...

مهدیا!