۰۱
اسفند
تو که خسته نمیشوی...
ولی ما را از این که هستیم آخرش خسته خواهی کرد...
مهدیا!
ولی ما را از این که هستیم آخرش خسته خواهی کرد...
مهدیا!
نیامدی...
با جمعه شبت چه کنم...
مهدیا!
نام تو را زمزمه می کنم و ابرها دوباره می آیند...
نماز آیات نخوانم؟!!!...
نمیدانم چند وقت هست که نشسته ای به انتظار اینکه من برگردم نزد تو...
حتی فراموشی عزیزان...
حتی یادت بره اصلا عزیز بود...
یابن الحسن...
و تو هی تنهاتر و تناهتر و...
آیا این بود سزای مهربانی؟!!!