صبح و شب گریه...
جمعه, ۲ دی ۱۳۹۰، ۰۹:۵۴ ق.ظ
همان قصه صباحا و مسائا...
شب هست و گریه میکنی ای یار برای ح س ی ن ، برای ع با س ، برای زینب برای...
و از طرفی هم گریه میکنی برای ما،برای فراموشی ما...
و دوباره صبح و دوباره گریه...
شب و گریه...
گریه...
تو اشک بده منم برات گریه می کنم...
شب هست و گریه میکنی ای یار برای ح س ی ن ، برای ع با س ، برای زینب برای...
و از طرفی هم گریه میکنی برای ما،برای فراموشی ما...
و دوباره صبح و دوباره گریه...
شب و گریه...
گریه...
تو اشک بده منم برات گریه می کنم...
- ۹۰/۱۰/۰۲
یاجداه...
...