نای دل

ای کاش بین هفتاد و سر،سری بود مرا...

آخرین مطالب
پیوندها

فیلمنامه سوزان از عشق حسین...

دوشنبه, ۱۴ آذر ۱۳۹۰، ۱۱:۰۲ ب.ظ
پلان آخر بازیگر نماهنگ است

صدای خنده ی اخنس شروع آهنگ است

درون کادر زمین خورده مردِ مظلومی

گریم لبش شاهکار یک سنگ است

لباس های بلندسیاه لشگرها

تمام خونی و چرکین و زشت و بدرنگ است

درست مثل همان متن صحنه ی گودال

فرودنیزه وشمشیرهاهماهنگ است

میان اینهمه نقشی که دست تیر بلاست

جناب دشنه حضورش چقدر پررنگ است

کسی نهیب زد ازپشت صحنه:زودببر

غروب شد،همه رفتند،وقت ماتنگ است...

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی