نای دل

ای کاش بین هفتاد و سر،سری بود مرا...

آخرین مطالب
پیوندها

بهترین پاسدار عمه...

سه شنبه, ۸ آذر ۱۳۹۰، ۱۲:۰۰ ق.ظ
بسم رب الرقیه

قدری آغوش عمه پوشیدم،کاش می مردم و نمی دیدم

یا که معجر بده همین حالا،یا که امشب مرا ببر بابا

طعنه ها قد کمانی اش کردند،پیر شد در نگاهشان

هر بارتا به من خیره شد نگاه سنگ،سینه ی او شده سپر بابا..


بابا،عمه خوب پرستاری کرد...

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی