حسین یعنی یکی نشسته روی کمرش...
از قفا برید...
و حسین بعد چند ساعت شد ح س ی ن...
پ.ن:
یه جا دیدم نوشته بود آقا روی سجده بود که شمر اومد و...
حسین یعنی یکی نشسته روی کمرش...
از قفا برید...
و حسین بعد چند ساعت شد ح س ی ن...
پ.ن:
یه جا دیدم نوشته بود آقا روی سجده بود که شمر اومد و...
اگه میدونستم انقدر عجله داری که با سر بیای...
بابا...
دوباره ل ل ل ل کن ن نتم،لکنتم گرفت...
ببببابا.....ح س ی ن
فقط خدا می داند که سینه ی تو از کدام یک بیشتر به تنگ آمد
از نشستن او روی سینه ات
یا بردن نام مادرت با زبان کثیفش...
------------------------------------------------------------------------------------------
نویسنده این مطلب نمیدونم کیه و کجاست،اما میدونم کارش درسته که با این متنش دل مارو سوزونده حسابی،اجرش با خود ارباب!!!
------------------------------------------------------------------------------------------
نویسنده اش را پیدا کردم: حتی بیشتر...
فدای دل زینب...
امون از دل زینب...
پ.ن:
بنفش نوشتم،چون از بس کتک خورده بانو،...
وقتی جوان رشیدت را دیدند قصه عوض شد،بغض بغض غریب ترین آقای عالم،علی گشت...
ذهنم میگه:
آقام علی همچنان مظلومه!!!!
علی اصغر عاشق شد،عاشق امامش رفت...
یادت باشه یه بار بهم مادر نگفتی مواظب باش عزیزم از رو نی نیفتی
اما پشیمانان را می پذیرند ...
آقا،پشیمان شده ام از بی تو بودن بپذیر مرا!!!!
نام منم حسین هست ازهمون اول ما را به نام تو زدند،ح س ی ن!!!
بعد از تو گوشواره به دردم نمی خورد
رخت و لباس پاره به دردم نمی خورد...