نای دل

ای کاش بین هفتاد و سر،سری بود مرا...

آخرین مطالب
پیوندها
۰۲
ارديبهشت
با آتش است که از گل،گلاب می گیرند...

۰۲
ارديبهشت
مقصد نگاه بارانی مادر بسوی در است...

۰۲
ارديبهشت
هم قافیه اند:

مادر و پدر..

کوچه و کوفه...

در و سر...

آه و چاه...

۰۲
ارديبهشت
در!!!

این کلمه درد دارد...

۰۲
ارديبهشت
سخت است با هر نفسی،پیراهن را شستن؛

سخت است...

۳۰
فروردين
بوی یاس می آمد از کنار علقمه...

۳۰
فروردين
با یک دست دوختن سخت است؛

پیراهن ح س ی ن باشد،سخت تر...





پ.ن:دعا کنید برایم...

پ.ن2:دلم برای روضه های محرم تنگ شده است...

۳۰
فروردين
از زانو بغل گرفتن حیدر می توان فهمید،

آخر قصه را...

۲۸
فروردين
در ظهر کوچه بر سر یک گل، دیوار و در با هم در افتادند
۲۴
فروردين
کمی از عطر محبتت را بریز در و دیوارهای این شهر که خیابان‌هایش همه‌ مرده اند ...

بعض مردمانش هم،هم...

مهدیا!





پ.ن:حالم اصلا خوب نیست،دعام کنید...